محل تبلیغات شما

خب دیگه من باز رفتم سراغ نقاشی. این بار تکنیک سیاه و سفید! برای اولین بار. مدت ها بود می خواستم یه همچین طرحی بکشم. عکس سایت استادم رو سیو کرده بودم برای همین کار! که چهره شون رو طراحی کنم. یه پرتره ی توپ! ولی خب ترس اینکه خرابکاری کنم مانع میشد. آخه آدم که با استادش از این شوخیا نمی کنه، می کنه؟ :))))

تاااااا بالاخره سایت علی زندوکیلی رو باز کردم دیدم مثل یک سرباز هخامنشیِ جنتلمن یه گوشه تو سایتش ایستاه! گفتم خودششششه. و خدا شاهده تا وسطای کار می گفتم خدا رو شکر پرتره استاد رو نکشیدم. چرا؟ چون هر چی جلو می رفتم به جای علی زندوکیلی ،بیشتر سرباز هخامنشی میدیدم. طرح تخت جمشید بود انگار. هی زوم می کردم روی عکس اصلی می دیدم نه واقعا بی شباهت هم نیست. یه کم به جد هفتمش شک کردم! گفته بود کریم خان زند که!!! پ چرا من الان داریوش اول می بینم؟! یعنی چیتو شده عامو :)))) دیگه گفتم بالاخره یه کاکو شیرازیه! حالا کوروش! داریوش! کریم خان زند! یا علی زندوکیلی! نیت مهمه :))))))) 

ولی خدا رو شکر کت رو که کشیدم و میکروفون رو که گذاشتم کف دستش دیدم داره کم کم شکل علی زندوکیلی میشه یه نفس راحتی کشیدم.

 

به مناسبت بزرگداشت روز حافظ

حرف های صد من یه غاز

پرتره سرباز موسیقی ایران

رو ,یه ,علی ,زندوکیلی ,کم ,پرتره ,علی زندوکیلی ,رو شکر ,کریم خان ,خان زند ,خدا رو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها